به گفتۀ ناصرالدین شاه «خیام شاعر خیلی بزرگی نبوده است».
شاید امروز هم در ایران اشخاصی باشند که در این باب با ناصرالدین شاه همعقیده باشند و حتی اینکه شخص خود را برتر از خیام بدانند، مسلما عدهای نیز هستند که منکر شاعر بودن خیاماند، و معتقدند که بالفرض خیام شعری گفته باشد هم محال است که بتوان یک رباعی یافت که در صحت و اصالت آن هیچ گونه تردید و شکی نباشد و از روی سند محکم و موثق بتوان نسبت آن را به خیام محرز و مسلم دانست. شاید اینها بگویند قبل از قرن هفتم کسی یا کسانی این رباعیات را به نام عمرالخیامی ریاضی جعل کردهاند!
عقاید این اشخاص خواه صحیح باشد و خواه باطل، علی العجاله به آن کاری نداریم، اما این قدر را هیچکس منکر نمیتواند شد که فرضا هم خیام اصلا یک رباعی نگفته باشد به نقد در تمام ممالک زمین و در میان عموم یا اغلب اقوام و ملل، نام خیام به عنوان شاعر و گویندۀ رباعیات مخصوصی مشهور شده است، و اگر خود او هم از قبر بیرون میآمد و میگفت «من به هیچ وجه رباعی نگفته ام» باز تاثیری نداشت، و در اعتقاد مردم تزلزلی حاصل نمیشد.