به ما ظلم شده، تحقیرمان کرده اند، حقمان را خوردهاند، ما را نادیده گرفتهاند... همۀ ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بارها و بارها این جملات را از ذهن گذراندهایم و در پایان با حسِ دردآورِ یک قربانی به گفتوگوی درونی با خود خاتمه دادیم. ای کاش کار به همین جا ختم میشد، ولی حس قربانی بودن، چنان خشمی را در همۀ ما تلنبار میکند که نقش مهاجم به خود میگیریم و زندگی خود و دیگران را تحت تاثیر آن به نابودی میکشانیم. کار این کتاب آن است که ما را از سرگردانی در دور باطل قربانی و مهاجم ، رهایی بخشد...