نادر ابراهیمی نویسنده ی خوش ذوق و ظریف نویس معاصر، پدید آورنده ی صدها اثر تحقیقی و ادبی و رمان است که در میان آن ها سه اثر بار دیگر شهری که دوست می داشتم، چهل نامه ی کوتاه به همسرم و یک عاشقانه ی آرام از شهرت و محبوبیت خاصی میان علاقه مندان به رمان و ادبیات برخوردارند. کتاب بار دیگر شهری که دوست می داشتم، داستان دختر و پسری روستاییست که از کودکی همبازی هم بوده اند و در بزرگسالی دلبسته ی هم. دو جوان که شیفته یکدیگرند بی توجه به مخالفت خانواده ها از روستا گریخته و عشقشان را در شهر محک می زنند. دختر که هلیا نام دارد، سختی ها و مشکلات زندگی در شهر را تاب نیاورده و دلدار خود را ترک می گوید. یازده سال با درد جدایی و نامه های غم انگیز پسر برای معشوقه اش سپری می شود تا اینکه سرانجام او نیز تصمیم می گیرد به دیار خود بازگردد. باران رویای پاییز، پنج نامه از ساحل چمخاله به ستاره آباد و پایان باران رویا سه فصل این داستان محبوب را تشکیل می دهند. چهل نامه ی کوتاه به همسرم، عشق نامه ایست از نادر ابراهیمی که در آن شرح مشکلات و نگرانی های زندگی مشترک را در کنار عشقی که برای همسرش در دل دارد، بیان می کند. گفتنی است که این نامه ها در واقع تمرین خوشنویسی ابراهیمی بوده و ذهن خلاق نویسنده از این فرصت برای آفرینش ادبی بهره جسته است. کتاب یک عاشقانه آرام اثری احساسی و آموزنده برای دلباختگان جوان است که از سه فصل پیش از آن واقعه ی بزرگ، در قلب آن واقعه و آن سوی واقعه تشکیل شده و داستان عشق معلمی با عنوان گیله مرد و معشوقه اش، عسل کوه های سبلان در دل سال های التهاب و دلهره بیان می کند. این داستان در عین واقع گرایی با چنان لطافت احساسی بیان شده که مخاطب را جذب فضای عاطفی خود می کند.