کتاب حاضر، داستان عجیب دختری زیبا اما بس فقیر که از منطقه ای حاشیه نشین در تهران سال 58 شروع می کند و پانزده سال بعد، هم کنتس می شود و هم میراث بر یک کنت فرانسوی. اما این پایان سفر ادیسه وار او در عرصه قدرت نیست. در داستان می خوانیم: «جمع بسیار کثیری به منظور آخرین وداع با کنت و ادای احترام نسبت به نام او در گورستان «پرلاشز» واقع در شرق پاریس گردآمده بودند. جمعیتی که ترکیب آن شاید از زمان افتتاح گورستان، در سال 1804 میلادی تا آن روز بی سابقه بود».