مهمانان دعوتشده به مراسم عروسیِ یک چهرهٔ محبوب تلویزیونی هر یک نادانسته تکهای از پازلی میشوند که سالها قبل ساخته شده است. جنایتها و خیانتها و ترسها و مرگها آدمهایی را به هم پیوند میدهد که فکرش را هم نمیکردهاند. گذشتهای که هیچگاه دست از سرِ انسانها برنمیدارد، در این داستان مانند هیولایی از دلِ یک مراسم عروسی باشکوه سر برمیآورد و خواننده را نیز مانند شخصیتهای داستان مبهوت میکند.
لوسی فولی در این رمان خاطرات هراسناک دوران مدرسهٔ شخصیتها را با وقایع دوران بزرگسالیشان پیوند زده و حال و هوایی خلق کرده است که زمینهٔ پررنگ هراس در هر لحظهاش دیده میشود و بوی جنایت آمیخته با خیانت مشام خواننده را پُر میکند.