رمان «دردسرساز!» نوشته «بن میکائیل سون» درباره پسری است که به دلیل شرایط خانوادگی اش بزهکار شده. گرچه شخصیت اصلی این کتاب یک پسر نوجوان است اما خواندن آن برای بزرگترها هم مفید میباشد چرا که نحوه برخورد با اینگونه افراد و شخصیتها را به مخاطبان میآموزد.ماتیوز پسر پانزده ساله دبیرستانی، سال هاست که برای فرو نشاندن خشم آشکار و پنهان خود، دست به هر خلافی می زند. دزدی می کند، با دیگران گلاویز می شود، از خانه فرار می کند… و البته هربار هم به شدت تنبیه می شود! آخرین جرم او؛ کوبیدن سر پیتر پریسکال به پیاده رو خیابان، خیلی سنگین است. ماتیوز بایست بین زندان و رأی دایره دادرسی سرخ پوستان امریکا یکی را انتخاب کند. در هر صورت، یا مدتی پشت میله های زندان جا خوش می کند و یا یک سال، در جزیره ای پرت، جدا از دیگران لنگر می اندازد! در نهایت «کل ماتیوز» دایره دادرسی را انتخاب می کند. دایره دادرسی به عنوان نوعی روش بهبود رفتار، قرنهاست که در بعضی از فرهنگهای بومی متداول است. تنها در سالهای اخیر، این امکان پیش آمده است که برخی از سیستمهای قضایی مدرن هم، این روش را تجربه می کنند. بن میکائلسن با خلق این داستان بسیار پرکشش، پرماجرا و پرهیجان که آمیزهای از واقعیت و اسطوره است، کوشیده است تلنگری به ذهن خواننده بزند تا او با فکری بازتر و نگرشی عمیقتر به خودش و به طبیعت پیرامونش نگاه کند.نویسنده به هیچ وجه قصد ندارد بر سودمندی مطلق روش درمانی خاصی تأکید کند، بلکه امیدوار است که همه، اعم از پدر و مادر، معلم، مشاور، روان شناس، قاضی، بازپرس و شاید حتی خود مجرم به هر راه بهبود و درمان به دید یک امکان نگاه کند. و گمان نکند که همیشه دم دست ترین احکام مثل زندان و تنبیهات خشن جسمی و روانی، کارسازترین روشها هستند!