پس از پایان هژمونی اروپایی ـ آمریکایی و بازگشت جهان چندمحور، اروپامحوری در فلسفه و علوم اجتماعی مورد حمله قرار گرفت. با این حال، هیچ جایگزین جدّی برای آن مطرح نشده است. این وضع فرصت بررسی مجدد فلسفۀ علوم اجتماعی را که در غرب بسط یافته است، فراهم میآورد. در این کتاب گفته شده است که ظهور مجدد جهانی چندمحور برای علوم اجتماعیِ اروپامحور بهطور عام و نظریۀ انتقادی بهطور خاص درنهایت فرصت فارغ شدن از پارادوکسها و بنبستهای بیشماری را که تا کنون مشکل ایجاد کرده است، فراهم میآورد. نویسندۀ کتاب راهحلی در قالب «دیالکتیک کالایدوسکوپیک» ارائه میدهد. این دیالکتیک از آن جهت منحصربهفرد است که امکان فائق آمدن بر دوگانۀ مجعول جهانشمولگرایی و نسبیگرایی را با اتکا به دیدگاهی اصیل درباب فلسفۀ علم فراهم میآورد. با تأسی به این دیدگاه، تمرکز روی پیکربندیهای موجود در اخلاقِ فهم، توافق و تعلم جلب شده و توجه روی ارتباط آنها با نقد موسع اجتماعی_علمی قرار میگیرد. این کتاب از علوم اجتماعی میخواهد تا با واقعیتهای جدید جهان تطابق فلسفی و روششناختی پیدا کند و این کار را با هر چه بیشتر بازاندیشانه، و در ادامۀ آن، هر چه کمتر اروپامحورشدن محقق سازد.