در یک آپارتمان در لندن، پدر و دو پسرش با غم و اندوه غیر قابل تحمل ناشی از مرگ ناگهانی مادرشان روبه رو می شوند. پدر ، یک پژوهشگر آثار تد هیوز است و یک رمانتیک بدقلق، که تنها آینده ای از پوچی را تصور می کند. در این لحظه ی درماندگی، کلاغ از آن ها بازدید می کند - شخصیت منفی، نیرنگ باز، شفادهنده و مراقب آن ها. این پرنده ی احساساتی، به سمت خانواده ی داغدار می رود و تا وقتی که دیگر نیازی به او نداشته باشند، می ماند. هفته ها به ماه ها تبدیل می شوند و درد فقدان، جای خود را به خاطرات جدید می دهد، تا این که این خانواده کوچک سه نفره رو به بهبودی می روند.