جوشیدن از کوهستان زندگی، گذشتن از دشت ها و صحراها، دل به یاد مقصد سپردن و پیمودن ناهمواری ها، سبز و بی قرار چشم به خورشید دوختن و تا دریای هستی تاختن، و خود را به لبخند آبی و مهربان دریا سپردن، اگر زندگی را بیش از این معنایی است، آن معنا کدام است؟