لاکهِد در اکثر کارهای خود به مسائل سیاسی ـ اجتماعی ـ عاطفی زنان و زنانگی پرداخته است. دغدغۀ او در نمایشنامۀ خون و یخ نیز اینگونه است. در این اثر او سعی کرده با استفاده از تکنیک نوشتارِ بازنگرانۀ تاریخی به سه نویسندۀ مطرح دورۀ رمانتیک در انگلستان، پِرسی بیش شِلی، لُرد بایرون و مِری شِلی، بپردازد و، برخلاف تاریخنگاری غالب، کانون توجه را از روی نویسندگان/ شاعرانِ مرد بردارد و به زندگی و افکار مِری شِلی از منظر یک زن بپردازد و او را تنها بهعنوان خالقِ یک اثر ادبی، فرانکنشتاین، نبیند و به تحلیل و نمایشِ ذهنیت و افکار و شرایط اجتماعی او و دیگر زنان همدورۀ او بپردازد.