هریسون وقتی مینشست، به بغل دستیاش می چسبید. با همه محکم دست میداد و همه را خیلی محکم بغل می کرد. خلاصه اینکه فاصله اجتماعی را رعایت نمیکرد تا اینکه معلم و بابا و مامان بچه ها به بابایش تلفن زدند و….