آسیبشناسی واقعگرایانه و نقد دقیق و موشکافانه مسائل اجتماعی، در قالب ادبیات داستانی با استفاده از نثر کهن پارسی و به طور خاص ادبیات عرفانی از جنس متصوّفه، گامی نوین در عرصه ادبیات داستانی است. اما این تعریف هنوز کامل نیست و همۀ امتیازات این اثر در این مختصات، خلاصه نمیشود.
آنچه به این اثر، طراوت و جذابیت مضاعف میبخشد، جاری بودن روح طنز در سطر سطر داستان است.
جنس قلم در این مجموعه داستان، تقلید یا کپیبرداری از یک اثر عرفانی از یک دوره مثل تذکره الاولیا نیست. بلکه ترکیبی تازه است از امتزاج نثرهای مختلف عرفانی در دورههای مختلف تاریخی.
و اما آنچه این گونۀ تازه از ادبیات داستانی بر گردۀ خود حمل میکند و تحویل مخاطب میدهد، نه مسائل فلسفی و مطالب عرفانی که اسکنی دقیق از پیکر جامعه است و قرار دادن آن به سان آینه پیش چشم مردم. یافتن و نشان دادن مفاسد اجتماعی و سیاسی و اخلاقی است بی آنکه فرد یا جناح خاصی را سیبل قرار دهد و تدافع و مقاومتی برانگیزد یا به ورطۀ ژورنالیزم متعارف بیفتد.
داستانهای از کرامات شیخ ما، عامل اصلی همۀ مفاسد و مظالم را جهل و عوامی مردم، قلمداد میکند و این واقعیت را به مخاطب نشان میدهد که بازار عوامفریبان تا زمانی سکه است که عوامی وجود داشته باشند و از جهالت خود راضی باشند.