فهم نظریه مشروطیت بدون درک نکتههای حقوقی آن بیشک ناقص خواهد بود. مفاهیم حقوقی در قلب نظریه مشروطیت ایستادهاند و بزرگترین نظریهپردازان دوران مدرن به این مفاهیم توجه کردهاند، اما در ایران هنوز به مفاهیم حقوقی در مشروطیت به نحو کافی و شایسته پرداخته نشده است. شاید علت عدم اشاره به مفاهیم حقوقی و کوشش برای تبیین آن مفاهیم، غیاب حقوقدانان از بحثهای تاریخ و نظریه مشروطیت باشد. نوشتههای پدارن ما در عصر مشروطیت سرشار است از نکتهها و ظرایف حقوقی. در میان روشنفکران بهعنوان یکی از نیروهای فکری مشروطه، مقام طالبوف در پرداختن دقیق و درست به این مفاهیم از دیگران رفیعتر است، اما چنانکه باید به این جنبه از نوشتههای او پرداخته نشده است. درباره طالبوف برخی محققان مانند آدمیت، حائری، آجودانی، طباطبایی، زرگرینژاد، آجدانی، آبادیان نکتههای زیادی نوشتهاند، اما آنچه درباره طالبوف کمتر نوشته شده است توجه و دقت نظر او به مفاهیم حقوقی است. همه نویسندگان تلاش کردهاند نگاه او به تجدد را توضیح دهند یا اینکه به تلاشهای او در مشروطیت ایران پرداخته شود. تنها برخی از محققین، متوجه جنبه حقوقی اندیشه او و دقتنظرهای او در زمینه مفاهیم حقوقی شدهاند که بسیاری از این سخنان از سر اشارتی فراتر نمیرود. این نوشتار بهدنبال این است که به برخی از دقتنظرهای طالبوف درباره مفاهیم و نهادهای حقوقی اشاره کند. بدیهی است که مفاهیم بررسی شده توسط او بیشتر از موارد ذیل هستند و این اشارات کوتاه و ابتدایی نمیتواند حق مطلب را درباره او ادا کند و پرداختن و تحلیل و نقد و بررسی هر کدام از این مفاهیم نیازمند نوشتهای مستقل خواهد بود.