اولین روز از تیرماه سال 1370 مجلس عروسی برپا شده بود. مجلس مردانه در خانه پدری «حاج فتحالله» پدر داماد برقرار بود. «هاشمخان» در کنار حاج فتحالله به پشتی تکیه زده بود و هردو سعی داشتند لبخند رضایت بر لب بنشانند. آندو از بزرگان خاندان به حساب میآمدند و جانشین پدران خود بودند، باید رسمورسومات را تمام و کمال بهجا میآوردند. «نادر» و دختر هاشمخان، «سودابه»، نافبریده هم بودند و برای همین فتحاللهخان و هاشمخان بنابر احترامی که برای پدرانشان قائل بودند حاضر شده بودند با توجه به اختلافی که میانشان وجود دارد، آندو را به عقد یکدیگر درآورند. در بحبوحه عروسی، فتحاللهخان و هاشمخان بر سر مسئله کوچکی با هم درگیر میشوند و... .