کمخوابی، کفشهای پر از گِل، خامهی شکلاتی روی کُتِ نو، سر و کله زدن برای تکلیفهای مدرسه، خمیرِ بازی لابهلای صفحه کلید کامپیوتر، و شنیدن جملهی تکراریِ «اول اون شروع کرد»، همه و همه باعث میشود برای رسیدنِ موقع خواب، لحظه شماری کنید. در روزهایی اینچنینی که مجبور شدهاید کشمشی را از سوراخِ بینی فرزندتان بیرون بکِشید، انگار فقط دلتان میخواهد اوضاع را «یک طوری از سر بگذرانید». همهمان چنین روزهایی داشتهایم، اینطور نیست؟
با این همه، پای تربیت بچهها که به میان بیاید، هدفتان چیزی بیشتر از صِرفِ «گذرانِ» زندگیشان است. وقتی بچهها بدقلق میشوند مثلا در رستوران هرچند برایتان سخت است، اما میتوانید با آن کنار بیایید. ولی هدف اصلی شما به عنوان پدر، مادر، یا هرکس دیگری که مسئولانه، به نوعی در نگهداری و مراقبت از کودک، نقشی بر عهده دارد، این است که بچهها را طوری بپرورانید که در نهایت، به شکوفاییشان منجر شود. دلتان میخواهد آنها با دیگران رابطههایی ارزشمند برقرار کنند و از آن بهره ببرند؛ با عاطفه و دلرحم باشند، خوب درس بخوانند، سختکوش و مسئولیتپذیر باشند، و دربارهی خودشان احساس خوبی داشته باشند.