کتاب حاضر، مجموعه داستانهای کوتاه با عنوانهای: «عصر سمت غروب»، «منتظر جواب من نشد»، «فقط وقتی خوابش میبرد»، «نه، خالی نیست»، «این برف کی آمده»، «یک بار دیگر»، «ردی فیروزهای ته آن قیر جوشان» و... است. در خلاصۀ «این برف کی آمده...» آمده است: روح مردی که یک سال پیش فوت کرده، به خانه آمده است و در کنار پنجره ایستاده و به برفهای سفید مینگرد. همسر و دخترش هنوز در عزای او سیاهپوش هستند و مرد غمگین از ناراحتی آنهاست. او از پنجره همسر و دخترش را طبق عادات گذشته مینگرد و آرزو میکند که میتوانست جواب سلام دخترش را بگوید و از همسرش علت شکستی صورتش را بپرسد.