پاپی عاشق طبیعت و حشرات است؛ اما نه این که از آدم ها خوشش نیاید، نه، فقط وقتی آن ها دور و اطرافش هستند انگار خجالت می کشد که خودش را نشان بدهد، پس خودش را لا به لای وسایل خانه پنهان می کند، بین گل های قالی قایم می شود، با رنگ پرده هماهنگ می شود، هم شکل قطره های باران می شود و… او یک گل خجالتی است. ولی این خجالتی بودن خیلی هم خوب نیست، پس باید از دستش خلاص شود…