کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        نایف

        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب نایف

        ناشر
        تعداد صفحات
        696 صفحه
        شابک
        9789642161959
        سال انتشار
        1400
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        رقعی
        جلد
        شومیز

        دربارۀ کتاب نایف

        منتظر بودم بیاد و پرستارم بشه. تنها پرستاری بود که اطباء باید پیشش درس پس می دادن. هزار کلمه توی ذهنم اومد تا بگم دارم می آم عشقم؛
        اما همه ش رو نشخوار کردم و گفتم بیا! قطره اشکی از چشم نیلوفر چکید و برگه ی دیگری را بیرون کشید. فقط یک جمله به چشمش خورد و در انتهایش طرحی از یک چشم و قطراتی زردرنگ. شاید جای قطرات اشک راشا بود. «روحم خیلی درد می کنه، چه مرهمی برای درمانش جز تو؟» چشمی که مقابل نگاهش جان گرفت شبیه تصویری از چشمان خودش بود. اشک از نگاهش شره می کرد. برگه ها را ورق زد. روی یکی از آن ها خواند:
        «باران جای شرشر، به صورتم شرر می زد. دیگر گریه و آب مشخص نبود.
        تنها چیزی که در نگاهم نشست، جسم مچاله شده ی دختری بود که دقایقی پیش مرا از خواب پراند. من خودم را از او جدا کرده ام. نیلوفرم نباید ته مرداب بماند. حیف او! این منم که متعفنم. پس باید به سوی پرده آخر زنگی بروم.»

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر