نویسنده در این کتاب ، با تکیه بر پدیدارشناسی استعلایی ادموند هوسرل و ره یافت های فیلسوفانی همچون سارتر، مرلو - پونتی وسیمون دوبووار از بدنمندی استدلال می کند که تمایز جنسی نه تنها باید به عنوان اختلافی بیولوژیکی یا اندامی، بلکه به طور بنیادین تری به صورت اسلوبی متفاوت میان دو حالت از روی اوری بدنی فهمیده شود. بدین ترتیب ، مذکر بودن و مؤنت بودن، در هیچ موجودیت خاص یا نظامی از موجودیت ها – اندام واره ها، دستگاه های تناسلی؛ هورمون ها، و ژن ها - تثبیت نشده است، بلکه به عنوان دو شیوه ی متفاوت نسبت برقرار کردن با ابژه ها؛ عمل کردن بر آنها و متاثر شدن از آنها برساخته شده است.