یوری لوادا در زمستان ۱۹۸۷ فرصتی غیرمنتظره و وسوسهانگیز به چنگ آورد. لوادای ۵۷ساله، با سیمایی مهربان و مویی سفیدکرده، جامعهشناسی بود که حوزۀ علاقهاش او را سالها در محافل دانشگاهی به حاشیه رانده بود، چرا که صاحبمنصبان شورویِ سابق برای دههها جامعهشناسی را شبهعلم بورژوایی میشناختند. دکترین رسمی آن زمان آنچه را نیاز به دانستن در باب جامعه بود در نظام طبقاتی مارکس و مفهوم ماتریالیسم تاریخی مسلم و مفروض میدانست. اما ظهور میخاییل گورباچف در اواسط دهۀ ۱۹۸۰ و سیاست پرسترویکای او، که بازاندیشی در اقتصاد شوروی و گشایش سیاسی و فرهنگ شهروندی را به دنبال داشت، فرصتی مغتنم برای لوادا و اندک همفکرانش به ارمغان آورد.