دربارۀ زندگی، اندیشه و آثار مولانا جلالالدین رومی چندین اثر برجا مانده که قدیمیترین آنها از پسر وی بهاءالدین محمد معروف به سلطان ولد به نام ابتدانامه یا ولدنامه است. رسالۀ سپهسالار از فریدون احمد سپهسالار دومین آنهاست. استاد بدیعالزمان فروزانفر نیز در سال 1315 شمسی کتابی به نام زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی تدوین و چاپ کرد که همواره مورد توجه محققان و علاقهمندان بوده ست. مرحوم عبدالباقی گولپینارلی – مولویشناس برجستۀ ترک – نیز در سال 1951 یعنی 15 سال بعد از مرحوم فروزانفر کتاب مولانا جلالالدین را منتشر کرد. گولپینارلی در سال 1982 بدرود حیات گفت اما در زمان حیاتش، توفیق سبحانی توفیق دیدار وی را پیدا کرد و دربارۀ این کتاب و زندگی مولانا با او به گفتوگو نشست. سبحانی در ترجمۀ این کتاب به نسخ خطی کتابخانههای ترکیه که مرحوم گولپینارلی به آنها استناد کرده بود مراجعه کرده و ترجمهها و منابع دیگر را نیز کاویده است.
مولانا جلالالدین از چهار بخش کلی تشکیل شده است که اوضاع سیاسی، اجتماعی و علمی زمانۀ مولانا، مهاجرتهای او، ارتباطهایش با شمس، شناخت طریقتها، شهادت شمس، دوران آرامش در حیات مولانا، مولانا و حسامالدین چلبی، بیماری و مرگ مولانا، زهد و تصوف و فتوت در اسلام، مفاهیمی چون هستی و یگانگی و وجود و سلوک، شعر از دیدگاه مولانا، ویژگیهای مولانا و آثارش و… را دربرمیگیرد.