اگر اندیشههای هر فرد را محیط او تعیین میکند، بنابراین اندیشههای بشریت را نیز در مسیر تکامل تاریخی آنها، تکامل محیط اجتماعی، یعنی تاریخ مناسبات اجتماعی آنها تعیین میکند. درنتیجه اگر بخواهیم تصویری از «پیشرفت خود انسان» ترسیم کنیم و اگر در این کار دست و پای خود را با سؤال «چگونه؟» نبندیم (پیشرفت تاریخی خرد چه مسیر خاصی را پیمود؟). و این سوال کاملاً طبیعی را از خود بپرسیم که «چرا؟» (چرا این پیشرفت درست به این شکل و نه به شکل دیگر انجام شد؟). باید حتماً از تاریخ محیط، یعنی تاریخ تکامل مناسبات اجتماعی آغاز کنیم. بنابراین باید بههرحال مرکز ثقل پژوهش خود را در مراحل نخستین درجهت بررسی قوانین تکامل اجتماعی منتقل کنیم. در این گفته هم کمترین شکی نیست که مردم آن نظام اجتماعی را که با کلیه نظراتشان مغایر باشد تحمل نمیکنند. آنها بر ضد چنین نظمی قیام میکنند و آن را مطابق با آرمانهای خود بازسازی میکنند.