"خب این کتاب شش ماه بعد از خون المپ رخ میده. و چرا آپولو تنبیه شد؟ چون وقتی که همه با گاییا و اینا درگیر بودن، پیتون (یه هیولای مار مانند خیلی بزرگ که دشمن آپولو هم هست) میره تو مقر جایی که پیشگویی میشده(جای اصلی) و اونجا رو به دست میگیره و باعث میشه دیگه هیچ پیشگویی ای صورت نگیره و هیچکس نتونه به آینده شکل بده (کتاب رو که بخونید بهتر متوجه میشید)؛ و خب آپولو هم طی این شش ماه هیچ کاری نکرد. برای همین زئوس تنبیهش میکنه و انسانش میکنه. و دو بار قبل که آپولو تنبیه شده بوده باید به یه دورگه خدمت میکرده، و اینبار هم همینطور میشه که با دختری به نام مِگ که دورگه هم هست روبه رو میشه. و همچنین اون دو بار، باید آزمون هایی رو از سر میگذرونده و باید خودش رو تو آزمون ها ثابت میکرده تا بتونه دوباره ایزد بشه. و خب آپولو با دختره مگ میرن به کمپ و متوجه میشه اونجا هم یه خبرایی بوده و دورگه ها بی هیچ رد و اثری گم میشدن، و تو این گیر و دار متوجه میشن که با چیزی که الان رو به رو هستن، درواقع قضایای کرونوس و گاییا رو به هم ربط میده. (بیشتر از این چیزی نمیگم :دی) و میفهمن که کی پشت همه ی این قضایاس و باید کاری کنن که شکستش بدن."