نگارش کتابچه ای هرچند مختصر درباب خنده، آن هم پس از آن که بسیاری از فلاسفه و اخلاق گراها در این باره قلم زده اند، کار بسیار جسورانهای است. با وجود این، باید اذعان داشت که هر رسالهای که در باب خنده نوشته میشود صرفا مجموعهای طولانی از داستانها با واژگان خنده دار را به همراه توضیحاتی قانع کننده به ما عرضه میکند. متأسفانه، نویسندگان فقط داستان، توجیهات متفاوت و بذله گویی به خورد ما میدهند و نهایتا فلاسفهای همچون برگسون کبیر همگی اذعان میکند: «هدف ما این نبوده که مفاهیم خنده دار را در قالبی بسیار گسترده و ساده بریزیم...»؛ یا همانند ریبو، فیلسوف عالی رتبه، میگویند: «خنده در چنان شرایط گوناگون و مختلفی رخ میدهد که تقلیل دادن همهی آنها به یک علت بسیار مشکل است.» . اما، خنده پدیدهای منحصر به فرد است، دست کم از لحاظ تجلی، انقباض کمابیش شدید استخوان گونه همراه با نوعی اسپاسم مجاری تنفسی به گمان ما، «قراردادن مفاهیم خندهدار در قالبی بسیار گسترده و ساده» به شکلی که توجیهی منحصر به فرد و قابل قبول برای هر نوع خنده در هر زمان و هر کشوری باشد کار غیرممکنی نبود.
ما در پی همین قالب بودهایم، امیدواریم آن را یافته باشیم و بتوانیم در این کتاب آن را به خواننده ارائه کنیم. بدون شک، سهل گیرترین خواننده شانه بالا میاندازد و به پوچی کار ما میخندد. او خواهد گفت: «آن جا که بزرگان ناکام ماندهاند، شما چطور مدعی پیروزی هستید؟» به همین دلیل است که می خواهم این جا ضرب المثلی آمریکایی را نقل کنم. آن را روزی از زبان یک اکسسوریست سینما شنیدم که از هالیوود آمده بود: «همهی علما بر این باور بودند که کاری غیرممکن است؛ اما یک روز، یک جاهل انجاماش داد.»