"مارتین بوبر" در کتاب "من و تو" در قالب گفتوگویی فلسفی، تجربۀ دینی و حیات معنوی را در جلوههای گوناگون آن بر میکاود و رمز و راز رابطه و پیوند انسان را با اشیاء و اشخاص و سرانجام با امر متعالی باز مینمایاند. بوبر بر این باور است که "ما با اشیاء رابطهای یک جانبه داریم و درباره آنها فقط صحبت میکنیم، ولی اشخاص یا انسانهای دیگر این گونه نیستند، ما نه فقط درباره آنها بلکه با آنها صحبت میکنیم، گفت و شنود داریم و مخاطبشان قرار میدهیم." این رابطه شخصی و صمیمی را بوبر رابطۀ "من و تو" مینامد، رابطهای در معنای ژرف آن که با خداوند و خداوند هم با ما دارد. کتاب بوبر با مضامینی که از قبل راجع به خدا نگاشته شده بود و همه آنچه که به عنوان معرفتیالهی، یعنی کوشش مستمر جهت نجات بعد مذهبی حیات از اظهارات متکلمین قلمداد میشد، دقیقا مورد توجه متکلمین است. این کتاب به نوعی نماینده به گلنشستن متاخر رمانتیسم و مشحون از ایدههای دیانت یهود است. از خودبیگانگی، رجعت و جوهر از مضامین اصلی کتاب "من و تو" است.