سرمایه داری، به ادعای حامیان آن، نظامی است که انسان معمولی را از دریچه کارایی و نوآوری می نگرد و هیچ نظام اقتصادی دیگری نتوانسته است در بهبود شرایط زندگی انسان ها به پای آن برسد، بااین حال سرمایه داری هیچ گاه محبوب نبوده است و گویی تنها برای عملکرد برترش تحمل شده است. دو نیرو سرمایهداری را از درون تهدید کرده اند: بخش بزرگی از دانشگاهیان و بوروکرات ها. نتیجه فشار این دو نیرو بر سرمایهداری، فاصله گرفتن از دولت محدود و آزادی فردی و رفتن به سوی دولت فراگیر و چیره شدن دولت بر همه امور بوده است. مولفان این کتاب کوشیده اند با تبیین مبانی فکری سرمایه داری، چرایی این وضع را توضیح دهند.