پرسش از دین و مذهب فردوسی، یکی از سوالهایی است که پیوسته ذهن نگارنده را همچون دیگرانی که به حوزه شاهنامهپژوهی وارد شدهاند، به خود مشغول میداشت و سوالاتی از این دست گهگاه مورد سرزنش برخی منتقدان قرار گرفته است که بهراستی سخن از کیش و دین وی، اساساً چه یارییی به شناخت شاهنامه میرساند؟
پاسخ به این پرسش، چیستی اندیشه ایرانیانِ آن قرنها را روشن میکند، البته برای کسانی که میخواهند از یک متن ادبی لذت ببرند موضوعی مهم نخواهد بود اما دغدغهمندانی که سیر تحول فکری ایرانیان، تاریخ علوم عقلی در ایران، چگونگیِ افتادن در ابتذال خردستیزی و علل توسعه نیافتگی ایران را جستوجو میکنند و از سرگشتگیهای فکری و تناقض در کردار ایرانی به تنگ آمدهاند، قطعاً شناخت برآمیختگیِ اندیشه ملیگرایانه و مذهب اسماعیلی فردوسی راهگشا خواهد بود.