استیون کینگ (Stephen King) داستان شهربازی (Joyland) را در یک شهر کوچک در کارولینای شمالی در سال 1973 روایت میکند. داستانی که در آن وین جونز که دانشجوی کالج است، تصمیم میگیرد در تعطیلات تابستان سر کار برود. او که به تازگی یک شکست عشقی را تجربه کرده، اصلا اوضاع و احوال خوبی ندارد. سر کار رفتن او نیز با حوادثی عجیب همراه است از جمله: روبهرو شدن با میراث یک قتل شرورانه، مواجهه با یک کودک در حال مرگ، گرفتاری دانشجویان در دستان قاتلی دیوانه و بسیاری از ماجراهای دیگر که خواب را از چشمانتان میربایند.
شهربازی را میتوان یکی از متفاوتترین آثار استیون کینگ دانست. او در روایت این داستان کلماتی را به کار برده که در دنیای واقعی بر چیزی دلالت نمیکنند. کلمهای که وجود خارجی ندارد، چطور میخواهد معنی داشته باشد؟ از آنجایی که برخی کلمههای انگلیسی این اثر به هیچ موجودیتی اشاره نمیکنند، ترجمهی آنها به فارسی کاری بس دشوار بوده و برگردان چنین کتابی به زبان فارسی هنر مترجم را نشان میدهد. به عبارتی، میتوان چنین گفت که او علاوه بر ترجمه، آموختن زبان ابداعی شهربازی را نیز در پیش روی خود داشته است.
نیمهی اول داستان شیرین و البته همراه با نشانههایی تهدیدآمیز است. نیمهی دوم، کتاب مهیجتر میشود و شما با یک معمای قتل کامل روبهرو خواهید شد. کلاف سردرگمی که هر چه تلاش کنید نمیتوانید از آن سر در بیاورید؛ چرا که نویسنده چنین میخواهد! این اثر اولین بار در سال 2013 منتشر شده و یکی از جذابترین رمانهای استیون کینگ است که منتقدان از آن استقبال بسیار کردهاند.