ما سه نفر بودیم. یکیمان کمی تپل بود و دیگری از دیوار راست بالا میرفت و همیشه روی اعصاب بود. سومی هم اما انگار مامان دوتای دیگر بود، تا اینکه یک روز سر و کلهی نفر چهارمی پیدا شد که بعدها فهمیدم با ما سهتا فرق دارد…