خرگوش سرش به هویج هایش گرم بود و اصلا حواسش به روباه نبود. دختر کشاورز پنجره را باز کرد و فریاد زد: «آخ جان! چه برفی آمده!» روباه ترسید. خرگوش هم ترسید و هرکدام از یک طرف فرار کردند.