ایران، امروز روزهای پرآشوبی را می گذراند. همه چیز دگرگون شده است و هیچ چیزی بر جای خودش استوار نیست. ارتش با تهمت های داخلی و خارجی و صدای بوق تبلیغاتی، در حال اضمحلال است و تنها سخنان امام و تاکیدهای ایشان است که مردم را به حمایت ارتش وادار کرده است و با احترامی که مردم به ارتش می گذارند از آن ته مانده حیثیت ارتش پاسداری می کنند و به گفته امام خود شعار «ملت فدای ارتش» سر می دهند. دولت از این بابت کسانی را در خود دارد که به تضعیف این نهاد مردمی می کوشند. سخنان رادیوهای بیگانه، گاهی از دهان مسئولان کشوری هم شنیده می شود. همان طور که آمریکا و ایادیش نسبت به اعدام های به حق دادگاه های انقلاب اسلامی اعتراض می کنند، مطبوعات داخلی و حتی بعضی از مسئولان نیز فریاد حقوق بشر سر می دهند. امام به تنهایی در مقابل همه این کجروی ها ایستاده است. هر روز جمعیت ها و سازمان ها و مردم از نقاط مختلف به دیدار امام می روند و مشکلات خود را با امام در میان می گذارند و این پیر خستگی ناپذیر در هر سخنرانی مسایل را پاسخ می گوید و خط مشی ها و حرکت ها را نظم می بخشد و توطئه ها را خنثی می کند. مردم همه چشمشان به زبان و اشاره امام است. یک روز ارامنه، یک روز یهودیها، یک روز روزنامه ها و یک روز کارگران کارخانه ها و هر روز مسئله ای جدید و توطئه ای و همه را امام با سخنانش خنثی می کند. دولت موقت به هیچ صورت قادر به جلوگیری از توطئه ها نیست. مردم مستضعف ساکت و بی توقع چشم به رای امام خود دوخته اند. سازمان ها و گروهک ها خط مشی می دهند: به مدارس می ریزند و با چاپ اطلاعیه ها و اعلامیه های مختلف و توزیع روزنامه های رنگارنگ در تضعیف دولت و حکومت جمهوری اسلامی کوشش می کنند.مرزهای کشور آنچنان بی در و پیکر است که راه برای هر توطئه و اقدامی گشوده است.