عشق در تداول عامه عبارت است از هیجان و شوق مستمر و غلبۀ محبت نسبت به محبوب که اوج آن وصال با محبوب است، امّا در اصطلاح حکما و عرفای اسلامی، مخصوصا در ایران، غالبا مترادف و معادل ودّ و حتّی حبّ به کار می رود وآن را عبارت می دانند از میل طبیعی شدید به آنچه مطلوب و لذت بخش طبع است و سبب آن ممکن است خودپرستی یا جلب نفع باشد یا علاقه به خیر و جمال و نیکی، یا حتّی توافق و تناسب روحانی و معنوی؛ و آنچه منشأ عشق الهی شمرده شده است همین توافق روحانی و معنوی است. در اندیشۀ اسلامی حتّی ایمان حقیقی از جنس محبّت است: ایمان حقیقی وصف دل و شأن آن است، همچنین عبادت اصلی و علم و ادراک نیز در اصل وصف دل و شأن آن است. محبّت آثار و آدابی دارد و ریشه های آن را در شریعت و آیین های عبادی و معارف اسلامی می توان جست وجو کرد که در این کتاب به آن پرداخته شده است.