کتاب "استعمار و علم؛ تأثیرات و تعاملات اجتماعی"، نقش علم و تحولات آن را در مستعمرات و کشورهای استعمارگر طی دویست سال گذشته می کاود و دامنه بررسی خود را در هشت فصل به انگلیس، فرانسه، روسیه، عثمانی، پرتغال، چین، حوزه بالکان و آمریکا می گسترد. هر چند این بررسی توزیع جغرافیایی گسترده ای دارد، اما در بین آن ها می توان وقایع، اهداف و الگوهای مشابهی از رابطه استعمار و علم یافت. این کتاب مملو است از شواهد تاریخی که روابط مستقیم و غیرمستقیم استعمار و علم را نشان می دهد. برخی وقایع علمی مشخص، اگر تحت تأثیر استعمار نبودند، می توانستند طور دیگری رخ دهند یا اصلا رخ ندهند. از دیگر سو، علم یک عامل مهم در رخداد یا چگونگی رخداد وقایع خاص اجتماعی و سیاسی در تاریخ مستعمرات و استعمارگران است. کتاب نشان می دهد فهم تحولات علم و روابط استعماری در حالت کلی به هم وابستگی دارند.