گرگه هنوز بچه بود. حتی همه ی دندان هایش در نیامده بود. بلد نبود بزغاله بخورد، اصلاً در عمرش یک بزغاله ی درسته هم ندیده بود. یک روز راه افتاد که برود یک بزغاله ی درسته برای خودش پیدا کند. ...