آیسو دختری است که آب را به روشهای مختلف اسراف میکند و تذکر والدین به جایی نمیرسد. پدر شروع به نقل قصهای میکند دربارهٔ پسری که آب را ریخته روی باد و باد را عصبانی میکند و ... در روایت این داستان کمی چاشنی ترس هم وجود دارد، اما به اندازهای است که کودک را به فکر وادار کند. رمان نشان به همان نشان در قالب داستانی جذاب کودکان و نوجوانان را به مهربانی با آب و دوستی با طبیعت دعوت میکند. وقتی طبیعت بخواهد برخی زیباییها را از ما بگیرد ما نیز در استفاده از زیباییهای طبیعت دقیق خواهیم بود. این داستان زنگ خطر را برای ما و کودکان به صدا در میآورد. آیسو مجبور میشود به نجات خود و اطرافیان و در نهایت نجات طبیعت و دنیا اقدام کند و موفق هم میشود. هر چند بعضی وقتها برای جبران چیزهایی دیر شده است.