مفهوم گفتمان، فراتراز یک واژه، حجم سیال و وسیع و پرعمقی است که همه متون اجتماعی را در برگرفته، در حقیقت، اکنون همه جهان به متنی گفتمانی تبدیل شده که در تحول دائمی است. در عین حال، قرائت این متن گفتمانی نیز بهشدت در حال جریان است.
این حرکت ناایستای تنیدگی میان متن و فرامتن، عرصهای از گفتمان را به وجود آورده که تسخیرکننده همه متون نوشته و نانوشته در بستر اجتماعی است. گفتمان، فراتر از آن، عرصه مبارزه ایدئولوژیکی و رویکرد تمامعیار نرمافزاری به حساب میآید که علاوه بر تسخیر سختافزارها، درصدد تکوین فضای جدیدی از هژمونی معنایی است و بیش از آنکه نقش تولیدکنندگان در آن برجسته باشد، درک و فهم و قرائت خوانندگان در تکامل آن تأثیرگذار است.
گفتمان، با چنین ویژگیهایی، نیازمند گفتمانی دیگر برای درک خود است و در اینجاست که تنیدگی، شناوربودگی، سیالیتمحوری و چندلایگی، نهتنها عاملی برای تبیین آن، بلکه زمینهای برای افزایش ابهام آن میشود، در این صورت، گاهی برای کشف گفتمان، باید گفتمانی برضد گفتمان یا گفتمانی در مقابله با گفتمان ایجاد کرد تا به عمق معنایی گفتمان مدنظررسید.
گفتمان از منظردیگری نیز موضوعی رمزآلود و به شدت رازدار است.گ فتمان، عرصه ظهور معناهایی است که بخشی از آن در صراحت کلمه و بیشترآن در ابهام جملات و گزارهها نهفته است. این نهفتگی معنایی، نیازمند کشف و مکاشفه و شهودی فراتراز روشهای ترکیبی در تحلیل متن اجتماعی است. در چنین وضعیتی، کشف گفتمان، خود نیازمند گفتمانی دیگراست که بتواند معنای آن را ترسیم کند. این سلسله متصل به هم گفتمانی، یکی دیگراز ویژگیهای عصر گفتمان است.
در حقیقت هیچ گفتمانی، بدون درک و فهم گفتمانهای دیگر خواندنی و شناختنی نیست. همین جاست که میتوان گفت عصر گفتمان «عصر مطالعات میانرشتهای» است و دیگر نمیتوان بر یک متن و یک قرائت و یک حوزه علمی برای شناخت و تحلیل فرایندهای اجتماعی متکی شد.
این حقیقت، حقیقتی ساده و بدیهی نیست؛ حقیقتی پیچیده و متراکم است که بدون فهم عمیق آن، نمیتوان به کنهش دست یافت. به همین دلیل است که یکی از ویژگیهای مهم و پیچیده عصر جهانیشدن، ظهور مفهوم گفتمان و خلق گفتمانها در سطوح مختلف است.
فصل اول این کتاب با عنوان «چیستی گفتمان و تحلیل گفتمان» درصدد تبیین معنای گفتمان و تحلیل گفتمان است. برای ورود به این مبحث مهم، لازم بود که مروری اجمالی به مراحل مختلف پژوهش شود. به اعتقاد نگارنده، علاوه بر روشهای کمی و کیفی و ترکیبی، مرحله فراترکیبی یا مطالعات میانرشته ای، عصرجدیدی را در پژوهش آغاز کرده که کاملا با مراحل و دورههای قبلی متفاوت است.
فصل دوم با عنوان «روشهای تحلیل گفتمان» درصدد تبیین روشهای مختلف تحلیل گفتمان است. یکی از دلایل این کار، علاوه بر آشناشدن با روشهای یادشده، تشخیص تفاوت میان روش پیشنهادی با روشهای مزبور است. دراین باره، روشهای تحلیل گفتمانی وندایک، فرکلاف، لاکلاو و موفه و جی بهاجمال تشریح میشوند.
فصل سوم با عنوان «اصول نظری در روش عملیاتی تحلیل گفتمان» نوشته شده است. در این زمینه، اصول علمی و نظری روش پدام، مفاهیم مؤثر در ظهور مفهوم گفتمان، چهارچوب مفهومی، مفروضات روش، اصول عملیاتی روش و در نهایت، مراحل فرایندسازی معنایی در روش پدام مطرح شدهاند. عنوان فصل چهارم «روش عملیاتی تحلیل گفتمان» است، در این فصل روش پدام به شیوه تفصیلی مطرح شده است.
نویسنده امیدوار است که این روش بتواند نظراستادان و پژوهشگران این حوزه مهم در علوم اجتماعی را جلب کند و بیشتر پذیرفته شود زیرا این روش، روشی بومی است که با استفاده از تجربیات طولانی در این زمینه و شناخت کافی از روشهای دیگربه وجود آمده است.عملیاتی و فرایندیبودن آن، مهمترین ویژگی این روش است.