کورید دختر غمگینی است.چون خواهر کوچکش، آیولا، همه چیز دارد، فرزند محبوب والدین است، زیبا و جامعهستیز است. و حالا سومین دوست پسر آیولا است که بلافاصله پشت سر دوتای دیگر کشته شده.
کورید سعی میکند از خواهرش محافظت کند. او بهترین راه حلها را برای تمیز کردن خون استفاده میکند، ماشین او بزرگ است و امکان پنهان کردن جسد در آن وجود دارد. کورید جلوی خواهرش را میگیرد که شبی که دوستپسرش گم شده عکس غذا در اینستاگرام نگذارد و وانمود کند نگران است.
کورید زمان زیادی است عاشق یک پزشک مهربان در بیمارستانی است که در آن کار می کند. او رویا میبیند که پزشک هم به او علاقهمند شده است، اما وقتی که پزشک از کورید شماره تلفن آیولا را سوال میکند او میفهمد همه چیز خراب شده است.