افراد یک قبیله ی بیابان نشین در استرالیا، که خود را مردم حقیقی می خوانند، از یک زن آمریکایی دعوت می کنند تا در سفری چهار ماهه در بیابان، آنها را همراهی کند. او در طی 2500 کیلو متر پیاده روی با پاهای برهنه، شیوه ی تازه ای برای زندگی و شفاگری می آموزد که به دگرگونی عمیق وی منجر می شود.
این کتاب به بشریت پیام می دهد که: هنوز امکان نجات جهان وجود دارد؛ به شرط آن که متوجه شویم تمامی موجودات، بخشی از یگانه ی در همه جا حاضر هستند.
نویسنده می گوید:
انسانهای امروز به جای آن که حقیقت را زندگی کنند،اجازه می دهند قوانین هستی، زیر مخلوطی از رفاه و مادی گرایی و ناامنی پنهان شود...هدف از گذر زمان این است که به شخص فرصت داده شود که بهتر و فرزانه تر گردد... تنها راه قبولی در آزمون زندگی، گذراندن آن است و وضعیت های به ظاهر ناخوشایند را، به صورت فرصتی برای گذراندن آزمون معنوی ببینیم.