منظومه حاضر که به شیوه نو سروده شده توصیفی است از واقعه تاریخی مشروطه به ویژه دستگیری آزادیخواهان و شهادت میرزا جهانگیرخان شیرازی .
بایستیم
تهران
شهر ارواح
شهر سایههاست
نگاه کن
نگاهشان به ماست
های میرزا جهانگیرخان
چه به روز عشق تو آمد
وان خاک که خون خویش ریختی به پاش
...
تهران!
تهران رنگ عوض کرده
چهره عوض کرده
اسم عوض کرده
روحت ممزوج هر چه ناگوار
تهران
میدان پاقاپوق
اعدام
محمدیه
میدان توپخانه
سپه
میدان امینالسلطان
کشته شد امینالسلطان
میدان ِخویش خالی گذاشت
به جاش
برای بیکارهها و گداها
برای خوردهریز و سبزیها
میدان کهنهفروشها
کهنهی سرها، ملاهها
کلاه، پشت کلاه
خاک خورده در بساط کهنهفروشها
کلاه ِ پوستی
نمدی
بوقی
کلاه پهلوی
زورکی
شاپو
همه چیز رنگ عوض کرده است
شکل عوض کرده است
اسم عوض کرده است
و ممزوج هرچه ناگوار
چهره کرده است