فکر نمی کنم باید کلاسی پر از دختر داشته باشید تا بتوانید آن ها را درگیر فیزیک کنید، اگرچه این امر می تواند کمک کننده باشد، اما قطعا به معلمی نیاز خواهید داشت که به تفاوت های میان شیوه آموزش دخترانه و پسرانه آگاهی داشته باشد و به آن احترام بگذارد. اگر بحثی را که در فصل دوم درباره تفاوت جنسیتی در سیستم بینایی مطرح کردیم (چگونه سیستم بینایی پسرها بیشتر برای اشیای در حال حرکت مورد استفاده قرار می گیرد و سیستم دخترها برای رنگ و جزئیات) به یاد بیاورید، آنگاه این تفاوت های جنسیتی در استراتژی های آموزشی در مفهوم بزرگ تری برای شما معنا پیدا می کند. بعضی از نکاتی که درباره شیوه آموزش دخترانه کشف می کنیم ممکن است به همان اندازه ای که دوباره آن ها را کشف می کنیم، به آن توجهی نشده باشد. تاریخ دانی به نام کیم تالی نشان داده است که در دهه نخست قرن نوزدهم، دخترها معمولا در موضوعاتی مانند فیزیک و نجوم عملکرد بهتری از پسرها داشتند. در همان دوران، پسرها در یادگیری زبان های خارجی به خصوص لاتین و یونانی از دخترها پیشی گرفتند. این تفاوت در عملکرد، عظیم بود. هنگامی که دخترها و پسرها در امتحان مشابهی در فیزیک شرکت می کردند (70 درصد دخترها در مقایسه با 30 درصد پسرها در درس فیزیک قبول می شدند. این تفاوت ها در سراسر ایالات متحده آمریکا و در تمام اقشار اجتماعی، از مدارس خصوصی تراز اول گرفته تا مدارس یتیم خانه ها و بومیان آمریکا مشاهده می شد. تفاوت ها در کارایی به حدی جهان شمول بود) دختران علاقه مند به دانش و پسران علاقه مند به زبان های کلاسیک که فرهیختگان قرن نوزدهم ضرب المثلی داشتند: «علم برای خانم ها، آثار کلاسیک برای آقایان.» چه خبر بود؟