یه جوری از خدا خواسته میرفتم کنارش میشستم که خودم از ذوق خودم خندم می گرفت. انگار من جوجه اردک زشت بودم و مادرم بهم توجه نشون داده بود.عشق مثل چاییه! تا داغه خوبه. خستگیتو درمیاره! نذار سرد بشه و از دهن بیفته! ببرش یه جا باهاش حرف بزن، اگر به درد هم میخورین این دست و اون دست نکن ...