کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        1
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        جان آزاده

        گفتارهایی از په ما چودرون
        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب جان آزاده

        ناشر
        تعداد صفحات
        252 صفحه
        شابک
        9786001523465
        سال انتشار
        1400
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        جیبی
        جلد
        گالینگور

        دربارۀ کتاب جان آزاده

        هر بخش از کتاب «جان آزاده» از گفتاری کوتاه تشکیل شده است. په‌ما چودرون در این کتاب آموزه‌های خود درباب دستیابی به آرامش معنوی را به زبانی ساده و شفاف بیان می‌کند. در سراسر کتاب «جان آزاده» سخن از گوهری است که به گفتۀ په‌ما چودرون در درون انسان جا دارد و انسان باید راه دستیابی به آن را بیابد. به اعتقاد په‌ما چودرون کشف این گوهر کلید دستیابی به آرامش معنوی در زندگی و مواجهۀ درست با مشکلات و دشواری‌ها و ناکامی‌هاست. این گوهر همان چیزی است که «جان آزاده» یا «بُدی‌چیتا» نامیده شده است. په‌ما چودرون در ابتدای نخستین گفتار کتاب «جان آزاده» درباره این اصطلاح می‌گوید: «بُدی‌چیتا واژه‌ای سانسکریت است به‌معنی "جان آزاده یا بیدارشده" . می‌گویند آن را در همه موجودات می‌توان یافت؛ چون کره که در شیر نهفته است و روغن که در دانه کنجد، این قلب تُرد و شکننده در وجود من و شماست.» این «جان آزاده» که په‌ما چودرون از آن سخن می‌گوید نیرویی است که به‌گفتۀ او در دشواری‌ها به یاری انسان می‌آید و او را التیام می‌دهد. په‌ما چودرون در کتاب «جان آزاده» به انسان‌ها دلداری می‌دهد که از ناکامی و شکست نهراسند و فرار نکنند و درعوض راه مواجهه و ارتباط برقرار کردن با ناخوشایندی‌ها را بیابند. او در این کتاب به مخاطبانش می‌گوید که بیهوده در پی ثبات و امنیت دائمی نباشند و ذات متغیر و ناپایدار امور را بپذیرند و زندگی خود را با توجه به این واقعیت تنظیم کنند و پیش ببرند.در یکی از گفتارهای کتاب «جان آزاده» می‌خوانید: «در هر جایگاهی که باشیم، می‌توانیم خود را برای فراگیری دلاوری مهیا کنیم. ابزار ما تمرین‌های مراقبه، مهربانی، بزرگ‌دلی، شوق و وارستگی است. با کمک این ابزار می‌توانیم از قلب تُرد و شکننده بُدی‌چیتا پرده برداریم. این لطافتِ قلب بیدارشده است. آن را در اندوه و قدردانی، پشت خروشِ خشم و لرزشِ ترس می‌یابیم. در کُنجِ تنهایی در دسترس ماست همان‌طور که در هستۀ مهربانی.خیلی از ما آدابی را ترجیح می‌دهیم که رفاه‌مان را بر هم نزند، و با این حال تیمار می‌خواهیم. اما تمرینِ بُدی‌چیتا به این صورت کار نمی‌کند. دلاور می‌پذیرد که نمی‌داند سر پیچ بعدی چه اتفاقی انتظارش را می‌کشد. شاید بخواهیم برای رسیدن به امنیت و اطمینان چیزی را کنترل کنیم که نمی‌شود کنترل کرد، و امید داشته باشیم که همیشه در آسایش و در امنیت باشیم. اما واقعیت این است که هیچگاه نمی‌توانیم از چیزی مطمئن باشیم. این عدم اطمینان جزیی از ماجرای زندگی‌ست و همزمان چیزی‌ست که باعث ترس‌مان می‌شود.تمرین بُدی‌چیتا هیچ وعده پایان خوش به ما نمی‌دهد. به‌جایش، به این "من" که به دنبال امنیت است ( می‌خواهد به چیزی بچسبد ) یاد می‌دهد که چگونه بزرگ شود. نکتۀ اصلی آموزش‌های دلاوری این نیست که چگونه از عدم اطمینان و ترس می‌توان پرهیز کرد بلکه این است که چگونه می‌توان با وضعیت ناخوشایند ارتباط برقرار کرد. چگونه ما به راه خود با دشواری ادامه می‌دهیم. چگونه با احساسات‌مان، با رویدادهای غیرقابل‌پیش‌بینیِ یک روز کاملاً عادی مواجه می‌شویم.»

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر

        کتاب‌های مرتبط با کتاب جان آزاده