برای درک بهتر این موضوع، باید فکر و پدیدههای فکری را بررسی کنید. هیچکس نمیداند فکر واقعاً چیست جز نوعی کنش ذهنی؛ مانند برق که عنصری ناشناخته است، اما جلوههای آن را میتوان در همهجا مشاهده کرد. ما آن را در رفتار و گفتار یک کودک، یک فرد سالخورده، حیوانات و تا درجات مختلف در هر موجود زندهای میبینیم. هرچه بیشتر اندیشه را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم، بیشتر متوجه میشویم که این نیروی فوقالعاده چیست و قدرت آن تا چه اندازه نامحدود است.در حین خواندن این متن به اطرافتان نگاه کنید. اگر در یک اتاق مبله هستید، چشمانتان به شما میگوید که به تعدادی اشیاء بیجان نگاه میکنید. این واقعیت تا آن جا که به درک بصری مربوط میشود درست است، اما شما در واقع در حال نگاه کردن به اندیشهها یا ایدههایی هستید که حاصل خلاقیت یک انسان هستند. در ابتدا همان اندیشه بود که مبلمان را خلق کرد، شیشۀ پنجره را ساخت و به پارچهها و روکشها شکل داد.اتومبیلها، آسمانخراشها، هواپیماهای بزرگ که از استراتوسفر میگذرند، چرخهای خیاطی، سنجاقهای کوچک چگونه بهوجود آمدهاند؟ از آن نیروی عجیب، یعنی فکر! با تجزیه و تحلیل بیشتر، میفهمیم که این دستاوردها و در حقیقت کل داراییهای ما حاصل تفکر خلاق هستند. رالف والدو امرسون معتقد بود که اندیشه، اساس هر عملی است؛ وقتی این موضوع را درک کنید، متوجه میشوید که جهان ما با تفکر مدیریت میشود و همتای هر چیز در جهان خارج، در اصل در ذهن وجود دارد. یعنی دقیقاً همان چیزی که بودا قرنها قبل گفت: «آنچه هستیم نتیجۀ طرز تفکر ماست.»