کتاب "سرآغاز" به قلم مهیج "بیانکا اسکاردونی" اثری است که با گره زدن عشق و ماورالطبیعه، خوانندگان را در صندلی هایشان میخکوب خواهد کرد. داستان "سرآغاز" قصه ی "جما بلکبورن" است که رازی را در سینه اش حفظ کرده است. او از واقعی بودن خون آشام ها آگاهی دارد و این را طی حادثه ای ناگوار دریافته است. هشت ماه پیش "جما بلکبورن" شاهد کشته شدن پدرش به دست یکی از خون آشام ها بود؛ برخلاف تمام تلاش هایی که صورت گرفت تا متقاعد شود چنین چیزی اتفاق نیفتاده و برای فرار از حقیقت به چنین تصوراتی دچار شده، او می داند که دقیقا چه چیزی دیده است. هالیو هیل، جایی است که "جما بلکبورن" آن را خانه خطاب می کند. این مکان جایی است که او می تواند مثل یک انسان معمولی زندگی کند و این شانس را داشته باشد که با دفن راز شوم خود، یک شروع دوباره داشته باشد. اما در اینجا هم همه ی آدم های اطراف او، رازهای مخصوص خودشان را دارند و به نظر می رسد که مرتب به او دروغ می گویند؛ تا اینکه ناگهان او به چیزی آگاه می شود که تمام جهانش را زیر و رو می کند. "جما بلکبورن" به این نتیجه می رسد که باید از سر و ته همه چیز سر در بیاورد؛ او این چنین فکر می کند که تمام پاسخ ها در اختیارش هست و می داند که به دنبال کیست. اما واقعیت در چشمان او زل می زند و می گوید که هیچ چیز نمی داند. او دیگر حتی از هویت خود نیز مطمئن نیست؛ تنها می داند که خون آشام ها به دلیل خاصی هنوز او را دنبال می کنند و در پی شکار او هستند. و دلیلش زمانی مشخص می شود که او می فهمد یک انسان نیست. او شیطانی است که آن ها را می ترساند و فرشته ای است که در اشتیاق او به سر می برند. "سر آغاز" اولین قسمت جذاب در این مجموعه است. یک عاشقانه منحصر به فرد پر از حس و حال، ماجراجویی ماوراء طبیعی و پیچ و تاب هایی که باعث می شود تا آخرین لحظه به حدس زدن ادامه دهید.