چالش ها، ولو چالش های دست نیافتنی، دوستان و دشمنان من بوده اند؛ اما بهترین. و همین بود که وقتی دوست عزیز، مهرداد اسکویی پیشنهاد انتشار چنین کتابی را داد: با پرتره های او از کنش گران فرهنگ و هنر ایران و نوشته هایی کوتاه از من درباره ی هر کدام از آن ها، کمی اندیشیدم و به سرعت پذیرفتم. قدم در راه پرخطری می گذاشتم که پیشتر با «فرهنگ اوهام» آغازش کرده بودم و این جا هم اسکویی با عکس هایش شریک راه من شده بود. و حال با شمار بزرگی از «چهره ها» سر و کار داشتم که هر کدامشان ارزشی پربار برای این سرزمین داشته اند. و این که درباره ی هر کدام، دل نوشته ای در کنار عکس های مهرداد اسکویی بگذارم، کاری پرخطر بود و کاری بی شک شایسته ی نقد و حتی یورش بردن. اما کاری که دوست داشتم. چالشی که می خواستم انجام بدهم و تنها شرطم آن بود که کل کار را دوستانی چند، از جوان و پیر، دوستانی که کمترین شکی به دوستی شان نداشته باشیم، ببینند و آن را درخور انتشار بدانند. همین. در این دلنوشته ها، نه ادعایی هست، نه خواهشی، نه آرزویی. تنها و تنها شاید قدرشناسی از کار و زندگی انسان هایی که هر کدام به شکلی، اغلب به صورت های بسیار متفاوت، با وزن ها و گستره ها و عمق هایی به شدت متفاوت، فرهنگ مدرن ما را ساخته اند و ما را برای همیشه مدیون خود کرده اند. موضوع این کتاب، از این رو به باور من بیشتر عکس های کم نظیر مهرداد اسکویی است از چهره هایی کم نظیر در فرهنگ ایران و این دلنوشته ها اگر مزاحم نباشند، تنها پل هایی زبان شناختی اند برای گذار از عکسی به عکس دیگر. نوشته ها نه یک اندازه اند، نه هم وزن اند، نه کیفیتی یکسان دارند و نه حتی کامل و فراگیر برای همه ی کسانی که می خواستم درباره شان بنویسم؛ چیزهایی ناقص و آکنده از کاستی و خودخواهی و دگردوستی و همیشه در انتظار شاید بهتر شدن. درست مثل خودِ زندگی.