کتاب
جست‌وجوی پیشرفته
    ناشر
      پدیدآورندگان
        این کتاب را خوانده‌ام.
        0
        این کتاب را می‌خواهم بخوانم.
        0

        داستانهای دن

        0 (0)
        ناموجود

        مشخصات کتاب داستانهای دن

        ناشر
        تعداد صفحات
        195 صفحه
        شابک
        12388
        سال انتشار
        1350
        نوبت چاپ
        1
        قطع
        رقعی
        جلد
        گالینگور

        دربارۀ کتاب داستانهای دن

        « بله ، طاعون است. حالا دیگر با این حساب تمام گله نابود خواهد شد .» پوست آنرا کندند و لاشه‌اش را در محلی نه چندان دور از حوضچه دفن کردند و از خاک خشک و سیاه پشته تازه‌ای برپا داشتند. روز بعد دو نیاتکا بار دیگر راه ده را در پیش گرفت. هفت گوساله یکجا به بیماری دچار شده بودند. روزها یکی پس از دیگری در توالی شوم و مصیبت یاری می گذشت . آغل هر چه بیشتر خالی می‌شد ، و گریگوری احساس می کرد که همراه با آن قلب او نیز خالی می شود. از صدو پنجاه رأس گوساله تنها پنجاه راس باقی مانده بود. صاحبان آنها با گاری‌هایشان بدانجا می‌آمدند ، پوست حیوان مرده را می‌کندند، گودال‌های کم‌عمقی در دشت حفر می‌کردند. بر روی لاشه خونین خاک می‌ریختند و باز می‌گشتند رفته‌رفته واداشتن گله به رفتن به آغل دشوار می‌شد : گوساله‌ها با بوئیدن خون و مرگی که مخفیانه به میان آنها می‌خزید از وحشت ماق می‌کشیدند. صبح‌ها، وقتی که گریگوری با سیمای زرد و بریده رنگ دروازه پر سروصدای آغل را باز می‌کرد و گله را برای چرا رها می‌کرد، گوساله ها مجبور بودند که از روی خاک تازه و مرطوب قبرها بگذرند.

        - از این کتاب تنها یک جلد موجود است.
        از آنجایی که این کتاب قدیمی و از کتابخانه‌های شخصی درآمده ممکن است ورق‌خورده، کهنه یا گاهی با ظاهری مستعمل باشد که برای مخاطبین این دست از کتاب‌ها امری آشناست.

        نظر خود را بنویسید:
        امتیاز شما به این کتاب
        ثبت نظر