ویرانشهر یا مدینهی فاسده (دیستوپیا) نقطهی مقابل آمانشهر است: تاریکترین و مهیبترین شکلِ قابل تصور از اجتماع انسانی. حکومت تمامیتخواه قرن بیستم در شوروی با وعدهی بنای مدینهی فاضله آغاز کرد، اما آنچه به جا گذاشت، جامعه ای بود ویران که مفاهیمی چون هویت فردی و نیز مقومات زندگی بشری، یعنی امید و شوق به آینده در آنها از میان رفته بود. سینما نیز به تبع ادبیات به پدید آمدن چنین جوامعی واکنش نشان داد و کوشید به زبان خود جوامع سترونی را به تصویر بکشد که در آنها آدمی به حداقل تقلیل یافته و چیزی نیست جز ازخودبیگانهای اسیر دوری باطل.