جلیل صفربیگی ( -۱۳۵۲)، شاعر است. جلیل صفربیگی درباره کتاب نتهای تنهایی میگوید: «من در نتهای تنهایی سعی کردهام یکی از این خرده روایتها را که تنهایی انسان معاصر است، دست مایه قرار دهم و از زوایای مختلف و آدمهای مختلف به آن بپردازم. همزادپنداری با تنهایان متفاوت که شاید منجر به اجراهای متفاوتی از تنهایی شده باشد. هر آدمی انگار به رنگی تنهاست. سعی کردهام این رنگها نمود و بروز پیدا کند و البته این نتهایی که نواخته شدهاند، نتهای ناهمگون و شاید ناهماهنگی باشد، همان چیزی که در زندگی انسان معاصر نمود و بروز دارد. تنهایی از ازل بوده و هست و تا ابد خواهد بود. مگر نه اینکه خدا تنهاست و او تنهای بزرگ است و تنهایی مال ایشان است. ما هم تنهاییم و خیلی ساده و راحت با خدا مینشینیم و دربارهی تنهایی هم حرف میزنیم. نتهای تنهایی آیینهایست که تابانندهی یکی از دردهای انسان امروز است.» در یکی از سرودههای این مجموعه به نام «دو، سی» میخوانیم: «سرگردانِ بیوطن غمگینی است روحی وحشی در بدن غمگینی است تنها به سفر ادامه باید بدهد تنهایی من کرگدن غمگینی است»