مسئلهی انسان مدرن و آن چه بنا بر تجربهی تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملتها در ممالک مختلف به وقوع پیوسته و ممکن شده، همان چیزیست که امروز بزرگترین دستاورد جامعهی انسانی میدانیمش. با شناخت مدرنیته و انسان مدرن است که میتوان دستاوردهای عظیم جامعهی بشری را درک و فهم کرد. این شناخت به ما کمک میکند که تفاوت میان انسان توسعهیافته و توسعهنیافته را دریبایم و بدون در نظر گرفتن بسیاری از تبلیغات، غلطانگاریها و رسانههای دروغپرداز و پرسروصدای حاکمان جوامع پیشامدرن در عصر پسامدرن، آگاه باشیم که چرا میان یک شهروند سوئیسی در مقام یک شهروند با یک شهروند پاکستانی تفاوت بنیادینی وجود دارد. این تفاوتها در تکتک اجزای حیات فکری و عملی در ساحتهای فردی و اجتماعی افراد یک جامعه باید دیده و اندیشیده شوند. کتاب «انسان توسعهیافته، پیشران توسعه: نسخهای برای ایران» بررسی جامعهشناسانهی دقیقی پیرامون توسعهیافتگی در مقام یک امر اخلاقی و تربیتیست که تغییر یک شهروند از توسعهنیافته به توسعهیافته را تشریح و تفسیر میکند. این کتاب کشور توسعهنیافتهای به نام ایران را در مرکز توجه قرار داده و شرح میدهد که چرا این کشور و مردمانش اینچنین دچار توسعهنیافتگی هستند. سید مرتضی افقه در انسان توسعهیافته، پیشران توسعه، موضوع بحثش را فرایندی در نظر میگیرد که باید در تمام شئون زیستی همهی شهروندان و حاکمان یک سرزمین تغییر کند تا توسعهنیافته به توسعهیافته تبدیل شود.