پسامدرنیسم چه جایگاهی در گستره علوم نظری و نقد ادبی آلمان دارد ؟ رویهها و جهت گیریهای پسامدرنیستی از چه زمانی در آثار ادبی آلمانی زبان مشاهده می شود ؟ چرا متفکران و منتقدان آلمانی با تردید و تاخیر درمباحث مرتبط با این جریان شرکت کردهاند؟ و کدام رویکردهای ادبی و فلسفی راهگشای پسامدرنیسم بوده است ؟ کتاب حاضر پس از مروری بر تاریخچه تکوین آثار پسامدرن، مهمترین پرسشها و ابهامات نقد ادبی پسامدرنیستی و استدلالهای موافقان و منتقدان این جریان را به بوته نقد گذاشته و جایگاه فلسفه آلمانی را در تبارشناسی پسامدرنیسم واکاوی کرده است. فصلهای پایانی کتاب به معرفی و تحلیل شماری از برجستهترین آثار اختصاص دارد که مولفههای مهم ادبیات پسامدرن، از جمله «مرگ سوژه» و «غیبت معنا» و «گذار از کلان روایتها» را به شیوههایی خلاقانه بازتاب دادهاند.